١١٣١
با تو میمانـَم که از نام تو دل آذین شود / تا که شرح عشقمان یک قصهای دیرین شود
آنقَـدَر شور از دلـم صَـرفِ نگاهت میکنم / تا تمـام تلخـی چشمـــان تـو شیــرین شود
آنچنان پـرشـور میرقصم کـه از تأثیـر آن / مـوجِ موهـایِ تو هـم یکجور آهنگین شود
مطـمئنم هـــمزمـان بـا دیــدنِ لبخـندِ تو / چشمهایم روبـروی هـر غمی رویـین شود
جالب است اینکه: فقـط کافیست تا نام تو را / بر زبان آرم که از آن خانه عطرآگین شود
«دوستَت دارم» اگر جـزوِ گناهان من است / دوست دارم تا گناهم باز هـم سنگین شود
جواد مزنگی
+ بڵاو کرایەوە لە 2015/10/24 ـدا کاتژمێر 20:27 بەدەستی مانگەشەوی زرێبار
|